درتاریکی پارت{15}
مینسو:چون من از صورتی متنفرم همهی چیزای اطرافم باید صورتی باشه(توهین نشه یه وقت)
کوک:خب به منچه؟تو زندگی قبلیت عاشق صورتی بودی
مینسو:یجوری میگی انگار ماله ۱۰۰۰ساله پیشه ماله ۲۵ ساله پیشه دیگه(البته کره ای ها معتقدن که انسانی که میمیره باید ازیه راهپله خیلی طولانی عبور کنه که تقریبا ۲۰۰سال طول میکشه تا دوباره به دنیا بیاد ولی من گفتم ۲۵ سال شما فرضکنید پله هارو بدو بدو امده)
کوک:داداش تو اونشب چی تو خواب دیدی که همه چی اینقدر دقیق یادت اومده؟
مینسو:دسشویی کدوم وره؟
کوک:انتهای راهرو سمت چپ
مینسو:ممنون
مینسو به سمت دسشویی میره
کارای لازمو انجام میده و میاد بیرون
میره داخل اتاق و میبینه کوک بیداره
مینسو:از جین چه خبر؟
کوک:یاحضرت استوخودوس..تو مگه نرفتی دشوری؟
مینسو:رفتم اومدم
کوک:چقد زود اومدی
مینسو:میخوای برم بعدا بیام؟
کوک:نع زحمت نکش
مینسو:نگفتی جین کجاست مگه اتاقش همین بغل نبود؟
(اتاق مینسو بین اتاق جین و جونگکوکه)
کوک:عاع...چرا نمیای بخوابیم؟(لبخند ضایع)
.
.
.
.
اگه کم شد ببخشید پارتای بعدو فردامیزارم
☁️🖤☁️
کوک:خب به منچه؟تو زندگی قبلیت عاشق صورتی بودی
مینسو:یجوری میگی انگار ماله ۱۰۰۰ساله پیشه ماله ۲۵ ساله پیشه دیگه(البته کره ای ها معتقدن که انسانی که میمیره باید ازیه راهپله خیلی طولانی عبور کنه که تقریبا ۲۰۰سال طول میکشه تا دوباره به دنیا بیاد ولی من گفتم ۲۵ سال شما فرضکنید پله هارو بدو بدو امده)
کوک:داداش تو اونشب چی تو خواب دیدی که همه چی اینقدر دقیق یادت اومده؟
مینسو:دسشویی کدوم وره؟
کوک:انتهای راهرو سمت چپ
مینسو:ممنون
مینسو به سمت دسشویی میره
کارای لازمو انجام میده و میاد بیرون
میره داخل اتاق و میبینه کوک بیداره
مینسو:از جین چه خبر؟
کوک:یاحضرت استوخودوس..تو مگه نرفتی دشوری؟
مینسو:رفتم اومدم
کوک:چقد زود اومدی
مینسو:میخوای برم بعدا بیام؟
کوک:نع زحمت نکش
مینسو:نگفتی جین کجاست مگه اتاقش همین بغل نبود؟
(اتاق مینسو بین اتاق جین و جونگکوکه)
کوک:عاع...چرا نمیای بخوابیم؟(لبخند ضایع)
.
.
.
.
اگه کم شد ببخشید پارتای بعدو فردامیزارم
☁️🖤☁️
۶.۲k
۱۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.